در باره پیشنهاد تشکیل شورای ملی
یونس شاملی یونس شاملی

سرکار خانم ویکتوریا آزاد طی یک نامهء توضیحی الکترونیکی به همراه یک بیانیه که "پیشنهاد تشکیل شواری ملی برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران" نام گذاری شده است را برای جمع آوریخ اخمی امضاهای بیشتر با پیشنهاد فوق در اختیار مردم گذاشته است.

در این نامه الکترونیکی عنوان شده است که: "متن حاصل همکاری همه جانبه نیروهای درون و برون مرز است. این متن برآمد فکری ترکیبی از باورهای سیاسی کاملا متنوع است اعم از ملیون ؛ جمهوری خواهان؛ مشروطه خواهان (رضا پهلوی) ، اصلاح طلبان سابق  تا نیروهای چپ و سوسیالیست  و اکنون شما نیز فرصت اظهار نظر  برای اصلاح و یا تدقیق این سند را دارید.".

من تنها بصورت فشرده نارسایی های عمدهء موجود در متن این سند پیشنهادی را در زیر می آورد؛

یک: عرصهء سیاسی ایران در میان نیروهای اپوزیسیون به دو بلوک کاملا مجزا و مشخص تقسیم شده است؛ "بلوک سیاسی جامعه فارس"، و "بلوک سیاسی جامعه غیرفارس" در ایران. علت تفکیک این بلوک ها اختیاری نیست. بلکه این تفکیک ریشه در واقعیتهای موجود واهداف سیاسی و استراتژیک این دو بلوک سیاسی دارد. عمده علت این تفکیک در بافت اتنیکی دولت ایران نهفته است که یک "دولت فارسی" از نظر اتنیکی است. برای روشن شدن این موضوع میتوانید مطلب زیر را بخوانید.

http://www.anadilitv.com/fr/index.php/makaleler/1383-2012-02-12-08-14-31.html

 

اگر سند پیشنهادی خانم ویکتوریا آزاد را حتی جدی بگیریم، در بهترین حالت این پیشنهاد برای بلوک سیاسی جامعه فارس و بدیل این بلوک برای فردای ایران است و هیچ نکته ایی این بیانیه بصورت مستقیم حقوق و منافع ملیتهای غیرفارس ایران مد نظر قرار نداده است.

دو: در بند یک این بیانیهء پیشنهادی منشورجهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای الحاقی آن به رسمیت شناخته شده است. اما در هیچ یک از بندهای پیشنهادی به حقوق جمعی و اتنیکی مستتر در کنوانسیون الحاقی حقوق سیاسی اجتماعی اقلیتها در جامعه اشاره نشده است. در این بیانیه اتنیک ها و یا ملیتهایی که دارای سرزمین هستند حق خودمختاری و حق اداره منطقه خود را دارند. بنابراین اصل بایستی ملیتهای ایران (ترک، کرد، فارس، بلوچ، ترکمن، عرب و...) دارای یک دولت ایالتی در منطقه خود بوده باشد. این اصل اساسی در سند پیشنهادی فوق جایش خالی است. و دقیقا به همین خاطر این سند پیشنهادی متعلق به بلوک سیاسی جامعه فارس ایران است.

سه: اینکه این سند پیشنهادی بنا برادعای آن با مشورت ملیون، جمهوریخواه، حتی اصلاح طلبان سابق و نیروهای چپ و سوسیالیس تنظیم شده است. اما تنها اسم قید شده در این سند اسم آقای رضا پهلوی است. همین امر غیرصمیمانه و غیرجدی بودن این سند و در عین حال اهداف پوپولیستی تنظیم کننده گان آن را برملا می سازد. این پروژه نیز چون دیگر پروژه های تشکیل "کنگره ملی"، "همبستگی برای دمکراسی..." و اینک "تشکیل شورای ملی" به دلیل یک سویه نگری، بسترسازی برای به قدرت رسیدن سلطنت، و بویژه نادیده گرفتن "بلوک سیاسی جامعه غیرفارس" در ایران محکوم به شکست است.

چهار: پوپولیستی و عوامفریبانه بودن این سند از جهت دیگر روشن نبودن نظام سیاسی در فردای جمهوری اسلامی است. در این سند از اهداف و برنامه های دولت سخن رفته است، اما از نظام سیاسی (جمهوری، جمهوری فدرال، سلطنتی...) که میخواهد بدیل جمهوری اسلامی گردد سخنی به میان نیامده است. این شیوه چیزی غیر از فراهم آوردن خزنده شرایط برای جلوس آقای رضا پهلوی به تخت پادشاهی در ایران  نیست. آیا نظام سلطنتی میتواند این کشور را بسوی سعادت رهنمون شود؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش نوشته زیر را مرور کنید؛

http://tribun.com/index.php?option=com_content&view=article&id=877:1390-11-10-21-55-17&catid=40:daxili-&Itemid=61

 پنجم: حفظ تمامیت ارضی در بند دوم این سند پیشنهادی آورده شده است. به عبارت دیگر پیش از اینکه به مطالبات مردم و ویژگیهای دولت بعد از جمهوری اسلامی در این سند تاکید گردد، به حفظ تمامیت ارضی و یگانگی و یکپارچگی ایران تاکید شده است. نفس آوردن حفظ تمامیت ارضی در بند دوم یک سند سیاسی، نشان از گرایش ضد آزادی و ضد دمکراتیسم در میان تنظیم کنندگان این سند سیاسی است. چرا که سند سیاسی بیش از اینکه به حفظ خاک و سرزمین سیاسی نظر داشته باشد منافع مردم آن منطقه را مورد توجه قرار میدهد. اینکه یک سند در بند دومش حفظ تمامیت ارضی آورد شود، نشان میدهد که این سند در جوهره اولیه خود ضدیت با ملیتهای غیرفارس را معالم خود قرار داده است و آزادی و دمکراسی میتواند در پای ناسیونالیسم کور موجود در پس این سند پیشنهادی قربانی شود. بنابراین میتوان عنوان کرد که حتی پیشنهاد کنندگان این سند با اصول و ضوابط دمکراسی و دمکراتیک خو نکرده اند.

ششم: هدف برپایی این اتحاد "برگزاری انتخابات آزاد" در ایران است. انتخاباتی که معلوم نیست در چه شرایطی میخواهد برگزار گردد. آیا در شرایط حاکمیت جمهوری اسلامی میتوان انتخابات آزاد در آن کشور برگزار کرد؟ و اگر قرار است این انتخابات بعد از رفتن جمهوری اسلامی انجام گیرد، میتواند غیرآزادانه باشد که چنین تاکید لازم آمده است؟

اما اصل قضیه بر این قرار است که بخشی از خوش باوران به جمهوری اسلام و بخشا عواملی داخلی و بیرونی جمهوری اسلامی چنان جار و جنجال راه انداخته اند که گویا میتوان با حضور جمهوری اسلامی "انتخابات آزاد" هم در کشوراجرا کرد! به نظرم تاکید به چنین شعار چیزی جز ملایم کردن رفتار علیه رژیم جمهوری اسلامی چیز دیگری نیست.

20120224

 

منبع:  

  از آنجا که این پیشنهاد منتشر نشده است من از آوردن متن پیشنهاد در اینجا خود داری میکنم.

یون شاملی

اما متن ایمیل ارسالی چنین است:     

        

این ایمیل خصوصی است و مضامین آن هنوز رسانه ای نشده است

دوستان گرامی درود

نظر شما در مورد پیشنهاد تشکیل شورای ملی برای برگزاری انتخابات آزاد و نجات ایران از زیر یوغ استبداد دینی چیست؟

تقاضا میکنم بیانیه ای را که در ضمیمه موجود است ملاحظه کنید و درصورت

امکان تا دو روز دیگر نظرات خود را به همین آدرس ارسال کنید. بدیهی است که این

متن حاصل همکاری همه جانبه نیروهای درون و برون مرز است. این متن برآمد فکری ترکیبی از باورهای سیاسی کاملا متنوع است اعم از ملیون ؛ جمهوری خواهان؛ مشروطه خواهان (رضا پهلوی) ، اصلاح طلبان سابق  تا نیروهای چپ و سوسیالیست  و اکنون شما نیز فرصت 

اظهار نظر  برای اصلاح و یا تدقیق این سند را دارید . سندی که میتواند کارپایه امروز ما برای خروج از انسداد سیاسی و برداشتن گامی بزرگتر بسمت آزادی و رهائی از استبداد دینی باشد

آیا شما چنین سندی را با امضای خود صحه میگذارید؟ آیا برای پیشبرد این اهداف حاضرید دست به دست 

هموطنان خود بدهید ؟ لطفا ضمیمه را بگشایید

تقاضا داریم که این سند را نزد خود حفظ کنید تا قبل از آنکه انتشار یابد

بدیهی است که این حرکت در راستای یک گفتمان وسیع شکل خواهد گرفت و مراحل عملیاتی آن

نیز توسط خود شما طراحی خواهد شد لذا حضور فعال شما را آرزومندیم

خدمتگزار و همراه شما ویکتوریا آزاد

 

مشارکت همگانی به سمت اتحاد و تشکیل شورای ملی   


February 26th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی